زندگی یک خیاط
جایی برای خلوت با خودم...
نه که حقوق زیادی میدادن به بازنشسته ها، حالا از دیروز بابا متوجه شده یه چیزیم کم شده! پ.ن: میدونید چرا تا حالا مشتری خارج از خانواده نداشتم؟ چون از قبول مسئولیت می ترسم، چون از اینکه مشتری منو به چالش بکشه میترسم
چرا؟ نمیدونیم.
دیگه خیلی جدی باید تبلیغ دوختامو کنم بلکه دستم بره توی جیب خودم
بنده خدا بابا مگه یک نفر چقدر زور داره.
باید باید باااید مشتری داشته باشم.
فعلا که یه قیچی تیز خریدم، ۴۰۰ ت! اون قبلیه کُند شده بود پارچه ضخیم رو نمی بُرید. البته همونا رم باید ببرم تیزشون کنم.دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳ | 8:21 | خیاط باشی | |

